بازدید امروز : 25
بازدید دیروز : 4
کل بازدید : 432051
کل یادداشتها ها : 995
ورد فان »»» برا مشاهده حکایت به ادامه مطلب مراجعه کنید
شهری که ملا در آن زندگی می کرد فرماندار فرومایه ای داشت.
روزی این فرماندار به ملا گفت:شنیده ام شما به شکار میروید و شکار را دوست میدارید،خواهش میکنم یک سگ تازی تیزدو برای من پیدا کنید.
ملا خواهش او را پذیرفت و پس از چند روز سگ پاسبان و درشت اندام و زورمندی را ریسمان به گردن نزد او آورد.
فرماندار چون آن سگ را دید با شگفتی از ملا پرسید:
این سگ را برای چه نزد من آورده اید؟؟؟
ملا پاسخ داد:خودتان خواسته بودید.
فرماندار گفت:من تازی لاغرمیان شکاری خواستم نه سگ پاسبان درشت اندام.
ملا گفت:اگر این سگ یک هفته در خانه شما بماند بی گمان مانند تازی لاغرمیان خواهد شد.